ترانههاي مقاومت: هفتترانهها به ضميمه ترانهاي ديگر
[کتاب]
/ ترجمه آزاد جابر عناصري ؛ [ براي ] دفتر ادبيات و هنر مقاومت، حوزه هنري، [ سازمان تبليغات اسلامي ].
تهران
: شرکت انتشارات سوره مهر
، ۱۳۷۵
۱۲۱ ص.
شابک: ۲-۱۴۹-۵۰۶-۹۶۴-۹۷۸، ۲۱۰۰۰ ريال
چاپ قبلي: شرکت انتشارات سوره مهر ، ۱۳۸۵ ( بدون فروست ).
چاپ دوم.
جابر عناصري ترانه هايي از مردم رنج ديده در سراسر دنيا را گرد آورده و آن را صترانه هاي مقاومت نام نهاده که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. صترانه هاي مقاومت هفت ترانه هايي از مشرق زمين، سپاهان، سرخ چهرگان، چرکين جامگان (کارگران معدن)، کابوي ها و لوليان را در بر مي گيرد. علاوه بر اينها در پايان نيز قسمتي با عنوان صاشک حسرت بر گور خاطرات بدان ها افزوده شده است. اشعار و ترانه هاي قومي مندرج در اين مجموعه، ناي شبانان بره گم کرده را به نوا در مي آورد و هردم از بيداد و عصيان سخن مي گويد. چاپ دوم صترانه هاي مقاومت در 131 صفحه و با قيمت 2100 تومان آن به تازگي منتشر شده است. ترانه هاي مقاومت، گلواژه هاي ادبيات مردمي و سرآغاز روايت حديث خفته در چشمان رنجديدگان سينه چاک ديارهاي دوردست است. ترانه هايي که از حلقوم محرومان و ستمديدگان به گونه اي نغز برخاسته و بر دلها مي نشيند. ترانه هاي که به آواي بلند فرياد برمي دارند، که هان! اي خفتگان خواب گران ـ پنبه از گوشهايتان برگيريد، و پلکهاي سنگين خواب برگرفته تان را از هم بگشاييد و لختي خيره بر ما بنگريد. که چه سان استخوان به زير رنج و حرمان خود مي سازيم و لب از لب نمي جنبانيم، مگر آن دم که جانمان به لب برسد. آنگاه ديگر احدي را ياراي دوختن لبهاي فريادآميز ما نخواهد بود. اين هفت ترانه و ترانه هاي ديگر از، کشورهاي متفاوت و قاره هاي مختلف است که در يک چيز به هم مشترکند و آن درد مشترک آنانند. هفت ترانه اول، ترانه هاي مشرقي اند که غم غربت بزرگي از گهوارة تمدن را بر آدمهاي متمدن امروز بازگو مي کند که در کنار آنان چه حرمانهايي که خاک مي شوند و دودي از آن برنمي خيزند. -هفت ترانة دوم، ترانههاي سرزمين سياهان آفريقا و جهان سياهان که بر محروميت شان صحه گذاشته و خواب را بر سپيدجامگان آشفته کرده اند. -هفت ترانه سوم، ترانه هاي سرخ پوستان جهانند که هنوز برده مي شوند و سرزمينهاي آبايي شان به جرم سرخ پوست بودن اشغال، تا جهان بدون سرخ، سپيد بيايد که چه زيبا رنگي است! هفت ترانه چهارم، ترانه هاي چرکين جامگان يا کارگران معدن در سراسر جهان است که هنوز له مي شوند و چرخهاي اقتصادي و صنعتي جهان بر آنان مي گذرند. هفت ترانه پنجم، ترانه هاي کابوها و گاوچراناني است که در نبود آن، جهان لباس خشونت مي پوشد و انسان پوکيده مي شوند، چون ترانه هاي که بر پوکيدگي و بي هويتي انسان معاصر توسط آنان به سرايش درآمده اند. هفت ترانه ششم، هفت ترانه اي است از لوليان عشاير و کوچي هاي دشت و بيابان که حافظان و نگهدارندة نيکوي فرهنگ بومي و اصالت زندگي اند. اشک حسرت بر گور خاطرات، خاطره هاي حسرت گونه است بزرگ که در شرايط غربت، دچار خفت و خواري و اسارت و بردگي شده اند. سر آغاز اين ترانه ها، مرثيه اي بر زندگي تباه شده وروزگار به هدر رفته و آخرين کلام اين ترانه ها رثايي است در سوگ انسانهاي زنده که به مرگ تدريجي دل سپرده اند. اشعار و ترانه هاي قومي مندرج در اين مجموعه ناي شبانان بره گم کرده را به نوا در مي آورد و هر دم از بيداد و عصيان سخن مي گويد.